مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶۱

عشقت به دلم درآمد و شاد برفت

بازآمد و رخت خویش بنهاد برفت

گفتم به تکلف دو سه روزی بنشین

بنشست و کنون رفتنش از یاد برفت