گنجور

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی خسرو پرویز » بخش ۱۲

 

بدان کان شهنشاه خویش منست

بزرگیش ورادیش پیش منست

فردوسی
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۳

 

عشق تو بلای دل درویش منست

بیگانه نمی‌شود مگر خویش منست

خواهم سفری کنم ز غم بگریزم

منزل منزل غم تو در پیش منست

ابوسعید ابوالخیر
 

مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸

 

آن بت که هوای او بداندیش منست

مجروحم و غمزگان او نیش منست

آن مه که همیشه عشق او کیش منست

اینک چو مهی نشسته در پیش منست

مسعود سعد سلمان
 

عطار » منطق‌الطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت ابلهی که در آب افتاد و ریش بزرگش وبال او بود

 

گفت نیست آن توبره، ریش منست

نیست خود این ریش، تشویش منست

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۸

 

گفتم عشقت مرا بت و خویش منست

غم نیست غم از دل بداندیش منست

گفتا بکمان و تیر خود می‌نازی

گستاخ مَیَنداز گرو پیش منست

مولانا
 
 
sunny dark_mode