گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۱۲

 

از غمزه ناوک‌زن شدی، آماجگاهت دل کنم

هرروز جانی بایدم تا بر درت منزل کنم

دل رفت و جان هم می‌رود، گویی که بی‌ما خوش بِزی

گیرم که هرکس دل دهد، جان از کجا حاصل کنم؟

جو جو بِبُرَّم خوش را از تیغ بر خاک درت

[...]

امیرخسرو دهلوی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۵

 

دارم هوس کز خون دل خاک درش را گل کنم

او را بهر رنگی که هست آگه ز حال دل کنم

خواهم ز خون من شود هر قطره جانی که من

یک‌یک دمِ خون ریختن پامال آن قاتل کنم

چون بهر صید آید برون خواهم شکار او شوم

[...]

فضولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰۵

 

چند چون تن پروران تعمیر آب و گل کنم

رخنه های جسم را محکم زلخت دل کنم

کیمیا ساز وجود خاکسارانم چو عشق

گرفتد بر مهره گل پرتو من دل کنم

می شود دل چون صدف در سینه تنگم دو نیم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰۶

 

چند اوقات گرامی صرف آب و گل کنم

در زمین شور تا کی تخم خود باطل کنم

تلخ گردیده است بر من خواب از شرم حضور

کاش خود را می توانستم ازو غافل کنم

از جدایی همچنان چون زلف می لرزد دلم

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۲

 

در چمن با درد عشقت گر دمی منزل کنم

برگ برگ غنچه ها را لخت لخت دل کنم

نیست آسان در غمش سامان درد اندوختن

نقد داغ دل به صد خون جگر حاصل کنم

یاد معشوق ز خاطر رفته ذوق دیگر است

[...]

جویای تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۳

 

خاک راه آن سیه مستم به هنگام خرام

تا مگر سرو روانش را به خود مایل کنم

یاد آن زلف گرهگیرم چو در دل بگذرد

ناخن اندیشه صرف عقدهٔ مشکل کنم

خویشتن‌پرور شدن خوش‌تر ز تن پروردن است

[...]

جویای تبریزی
 

سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸

 

روز جزا چون ادعای جان ناقابل کنم

کز شرم نتوانم نگاهی جانب قاتل کنم

چون رشکم آید زین و آن گیرم سراغت هر زمان

هرگه تو را ای دلستان خواهم نشان از دل کنم

در بزم اغیار ای صنم در بزم ننهادم قدم

[...]

سحاب اصفهانی
 

رهی معیری » غزلها - جلد اول » غرق تمنای توام

 

در پیش بی‌دردان چرا فریاد بی‌حاصل کنم

گر شکوه‌ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

در پرده سوزم همچو گل در سینه جوشم همچو مل

من شمع رسوا نیستم تا گریه در محفل کنم

اول کنم اندیشه‌ای تا برگزینم پیشه‌ای

[...]

رهی معیری
 

رهی معیری » ترانه‌ها و نغمه‌ها » شمارهٔ ۸ - بوی عاشق

 

در پیش بی دردان چرا فریاد بی حاصل کنم

گر شکوه ای دارم ز دل با یار صاحبدل کنم

رهی معیری
 
 
sunny dark_mode