گنجور

عطار » مصیبت نامه » آغاز کتاب » بخش ۳۱ - فی الحكایة و التمثیل

 

خویش را پروانه کن وز پر مپرس

جان فشان و تن زن و دیگر مپرس

عطار
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۲

 

دست بنه بر دلم از غم دلبر مپرس

چشم من اندرنگر از می و ساغر مپرس

جوشش خون را ببین از جگر مؤمنان

وز ستم و ظلم آن طره کافر مپرس

سکه شاهی ببین در رخ همچون زرم

[...]

مولانا
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴۴

 

پر تیره‌روزم از من بی ‌پا و سر مپرس

خاکم به باد تا ندهی از سحر مپرس

در دل برون دل چو نفس بال می‌زنم

آوارگی‌ گل وطن است از سفر مپرس

صبح آن زمان‌ که عرض نفس داد شبنم است

[...]

بیدل دهلوی
 

طغرل احراری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴

 

آهنگ کوهسار تو از گوش کر مپرس

تشویش پای آبله از نیشتر مپرس!

از مهر سوی ذره توانی تو راه برد

گر خوی یار دیده‌ای وضع شرر مپرس!

در عصر و شام طره او خفتنت قضاست

[...]

طغرل احراری
 
 
sunny dark_mode