×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴
بشکفت گل در بوستان آن غنچه خندان کجا
شد وقت عیش دوستان آن لاله و ریحان کجا
هر بار کو در خنده شد چون من هزارش بنده شد
صد مرده زان لب زنده شد، درد مرا درمان کجا
گویند ترک غم بگو، تدبیر سامانی بجو
[...]
فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵
علم رسمی از کجا عرفان کجا
دانش فکری کجا وجدان کجا
عشق را با عقل نسبت کی توان
شاه فرمان ده کجا دربان کجا
دوست را داد او نشان دید این عیان
[...]
هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴
جان به جانان کی رسد جانان کجا و جان کجا
ذره است این، آفتاب است، این کجا و آن کجا
دست ما گیرد مگر در راه عشقت جذبهای
ورنه پای ما کجا وین راه بیپایان کجا
ترک جان گفتم نهادم پا به صحرای طلب
[...]
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۰۸ - رفتن شیطان نزد هاجر به حیله گری و نومید شدنش
گفت مهمانی کجا سلطان کجا
بزم کو و سفره کو ایوان کجا