گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴

 

هر شبی وقت سحر در کوی جانان می‌روم

چون ز خود نامحرمم از خویش پنهان می‌روم

چون حجابی مشکل آمد عقل و جان در راه او

لاجرم در کوی او بی عقل و بی جان می‌روم

همچو لیلی مستمندم در فراقش روز و شب

[...]

عطار
 

نجم‌الدین رازی » مرصاد العباد من المبدأ الی المعاد » باب پنجم » باب پنجم در بیان سلوک طوایف مختلف

 

هر کجا شهری است قطاع من است

گر بایران گر بتوران میروم

صدهزاران ترک دارم در ضمیر

هرکجا خواهم چو سلطان میروم

نجم‌الدین رازی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶۷

 

من ز وصلت چون به هجران می روم

در بیابان مغیلان می روم

من به خود کی رفتمی او می کشد

تا نپنداری که خواهان می روم

چشم نرگس خیره در من مانده‌ست

[...]

مولانا
 

شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲۵

 

عاشق مستم به کوی می فروشان می روم

ساقی رندم به سوی باده نوشان می روم

کوزهٔ می دارم و رندانه می گردم روان

عقل را بگذاشتم نزدیک مستان می روم

نقطه در دایره بنمود خوش دوری تمام

[...]

شاه نعمت‌الله ولی
 

شاه نعمت‌الله ولی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۹۴

 

هر کجا شهریست اقطاع من است

گه به ایران گه به شروان می روم

صد هزاران ترک دارم در ضمیر

هر کجا خواهم چو سلطان می روم

شاه نعمت‌الله ولی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۵۲۹

 

گاهی به کوه و گاه به صحرا نمی روم

چون سیل بی حجاب به هر جا نمی روم

در کوهسار سنگ ملامت مجاورم

مجنون صفت به دامن صحرا نمی روم

نقش فنا در آینه خشت دیده ام

[...]

صائب تبریزی
 

حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۸۳

 

آسان به جلوه های تو، از جا نمی روم

برپاست محشر و به تماشا نمی روم

تعظیم سفله، پست کند قدر مرد را

از جا، به آمد آمد دنیا، نمی روم

حزین لاهیجی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۴ - و برای او فی النصیحه

 

عاصیم لایق به آتش سوی نیران می‌روم

نی بجز از انفعال جرم و عصبان می‌روم

صامت بروجردی
 
 
sunny dark_mode