گنجور

نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش دوم: خردنامه » بخش ۲۷ - گفتار اسکندر

 

سکندر که خورشید آفاق بود

به روشن‌دلی در جهان طاق بود

نظامی
 

عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان

 

هر دو چشمش فتنهٔ عشاق بود

هر دو ابرویش به خوبی طاق بود

عطار
 

عطار » مصیبت نامه » بخش سی و نهم » بخش ۳ - الحكایة و التمثیل

 

خسروی کاعجوبهٔ آفاق بود

خسروی او علی الاطلاق بود

عطار
 

حکیم نزاری » سفرنامه » بخش ۴ - حکایت

 

مجمع اردو به الاطاق بود

زانکه الاطاقشان ییلاق بود

حکیم نزاری
 

حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶

 

پیش از اینَت بیش از این اندیشهٔ عُشّاق بود

مِهرورزیِ تو با ما شُهرهٔ آفاق بود

یاد باد آن صحبتِ شب‌ها که با نوشین لبان

بحثِ سِرِّ عشق و ذکرِ حلقهٔ عُشّاق بود

پیش از این کاین سقفِ سبز و طاقِ مینا بَرکِشند

[...]

حافظ
 

جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۷۴ - تعزیت نامه ارسطو به مادر اسکندر

 

سکندر که سلطان آفاق بود

به سلطانی اندر جهان طاق بود

جامی
 

امیرعلیشیر نوایی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲ - تتبع خواجه

 

دوش در میخانه جانان همدم عشاق بود

تا سحر غوغای رندان را به جان مشتاق بود

زهره را آورده بود او از سر مستان به رقص

کان صدا اندر خم این گنبد نه طاق بود

گرچه زو صد ناز و از ما بوده صد چندان نیاز

[...]

امیرعلیشیر نوایی
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۰ - مظفر کرمانی قُدِّسَ سِرُّه

 

عالم جان را سماواتی و آفاقی جدا

بود پیش از آن که این آفاق و این نه طاق بود

پیش ازین عهد الست رب میثاق بلی

رمزی از میثاق ما آن عهد و آن میثاق بود

نعمت اللّه نعمتی گسترد خوش از بهر ما

[...]

رضاقلی خان هدایت
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۶

 

هرکه را دیدم به دیدار رخت مشتاق بود

حسن رخسار تو از بس شهره آفاق بود

ماه چون روی تو بود ار ماه مشکین زلف داشت

سروچون قدتوبود ار سرو سیمین ساق بود

صفحه روی تو نیکومستندی شد به حسن

[...]

بلند اقبال
 

حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳

 

دادن جان گرچه بر ابناء عالم شاق بود

لیک عاشق این هنر را، از ازل مشتاق بود

طاق ابروی تو را نازم که افتاده است طاق

به به از طاقی که جفتش در حقیقت طاق بود

نوش وصل و نیش هجرانت به میزان درست

[...]

حاجب شیرازی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۴۴ - حکایت

 

ز اهل خساست به جهان طاق بود

منکر بخشایش و انفاق بود

صغیر اصفهانی
 
 
sunny dark_mode