محسن حبیب الهی یان در ۱۱ دقیقه قبل، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۹:
سلام
بوسه را نیز دهیم اذن گاه گاهی بکند
یا
بوسه را نیز کنیم اذن گاه گاهی بکند
به نظر میاد گاه گاهی بکند درست تره
Rumi در یک ساعت قبل، ساعت ۱۲:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۰۵:
درود بر همه عزیزان
در سخنان استاد عبدالکریم سروش به جای دشمن خورشید از منکر خورشید استفاده شده است.
اکبر رضوانی در ۲ ساعت قبل، ساعت ۱۱:۳۰ در پاسخ به Merce دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - یک شب شوم!:
درود بر شما و طبع روانتان.
بنده کمترین علاقمند به موسیقی ایرانی به ویژه آواز هستم و غزل زیبایتان در جانم نشست. بی گمان حفظ امانت شاعر ، در آوازخوانی از مهمترین بایدهاست. با دانستن این مطلب ، رخصت خواهم تا از کلامتان در موسیقی بهره گیرم. امید که مطبوع طبع مشکل پسندتان افتد.
آدرس بنده در فضای مجازی
@avazakbarrezvani
و شماره تماسم
09134259973 است.
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۳ ساعت قبل، ساعت ۱۰:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:
خیام ، که گفت دوزخی خواهد بود
که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت
به قولِ حافظ:
نا امیدم مکن از سابقه یِ لطفِ ازل
تو پسِ پرده چه دانی که که خوب است و که زشت
مهدی از بوشهر در ۴ ساعت قبل، ساعت ۰۹:۱۲ در پاسخ به مهدی حمزه پور دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:
سلام
هم از دست اندرکاران سایت گنجور و هم از آقای حمزه پور کمال تشکر دارم
بهره بردیم
mehdi nasiri در ۷ ساعت قبل، ساعت ۰۶:۱۸ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۴۴:
منبع: کلیات غزلیات خسرو، جلد چهارم، جمع و تصحیح اقبال صلاحالدین، تجدید نظر سید وزیرالحسن عابدی، ناشر پیکیچز لمیتد، لاهور، پاکستان، ۱۹۷۵ م، ص ۲۶۱، غزل شمارۀ ۱۸۴۴.
جهن یزداد در ۸ ساعت قبل، ساعت ۰۶:۰۱ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۱ - در تهنیت جشن مهرگان و مدح سلطان مسعود غزنوی:
رزبان شد به سوی رز به سحرگاهان
که دلش بود همیشه سوی رز خواهان
بگشادش در با کبر شهنشاهان
گفت بسمالله و اندر شد ناگاهان
تاک رز را دید آبستن چون داهان
شکمش خاسته همچون دم روباهان
جهن یزداد در ۸ ساعت قبل، ساعت ۰۵:۵۴ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۰ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی:
رفت رزبان، چو رود تیر به پرتاپ همی
به رز اندر بکشید آب ز دولاب همی
گفت اگر شیر ز مادر نشود یاب همی
این توانم که دهمتان شب و روز آب همی
مرد باید که کند سعی در این باب همی
تا خداوند پدیدار کندتان سببی
جهن یزداد در ۸ ساعت قبل، ساعت ۰۵:۵۳ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱۰ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی:
میر باید که چنو راد و ملکزاده بود
ایزدش فر و شکوه ملکی داده بود
هند بگشاده و آمل همه بگشاده بود
لشکر صعب سوی ترک فرستاده بود
در دل قیصر بیم و فزع افتاده بود
تا بیارند به غزنی سر او بر خشبی
سیاوش اشکانی در ۹ ساعت قبل، ساعت ۰۴:۴۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰:
ز تو جایی رسیده ام که مپرس / غم و آهی کشیده ام که مپرس
چو پدر که داغ پسر را دید / آنچنان کمر خمیده ام که مپرس
شده عمرم چو دود و دوره ، زغال! / نشئه ای ز رویا پریده ام که مپرس
به وفا بود خیالم کُنه اش / دغلی دیده دیده ام که مپرس
گذر از گناه کردم و ز یار... / چه به من چه ها شنیده ام که مپرس
هم از آن عشق بریدم هم از او / دل و جانی بریده ام که مپرس
دام یادت به سرآمد که چنان... / به سپهر پریده ام که مپرس
چه نشستی؟ که بیاید خبرم ؟! / عمر نوحی خریده ام که مپرس!
برو با این و آنت که کنون / پیله آنچنان دریده ام که مپرس
آمد از بهشت، شکّر شکنی / طعم عشقی چشیده ام که مپرس
شعر مُلّا به گوش، حلقه بکن / من به جایی رسیده ام که مپرس
جهن یزداد در ۱۴ ساعت قبل، ساعت ۰۰:۰۰ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۴ - مسمط چهارم:
مطربا گر تو بخواهی که میت نوش کنم
به همه وجهت سامع شوم و گوش کنم
شادی و خوشی، امروز به از دوش کنم
بچمم، دست زنم، نعره و اخروش کنم
غم بیهودهٔ ایام فراموش کنم
به سوی پنجه بر آن پنج و سه را سوی چهار
بربط تو چو یکی کودکک محتشمست
سر ما زان سبب آنجاست که او را قدمست
کودکست او، ز چه معنی را پشتش به خمست
رودگانیش چرا نیز برون شکمست
زان همینالد کز درد شکم با الم است
سر او نه به کنار و شکمش نرم بخار
مصطفی شیخی در دیروز یکشنبه، ساعت ۲۳:۳۳ دربارهٔ عینالقضات همدانی » لوایح » فصل ۵۴:
تشکر از این برنامه خوبتون
سحر در دیروز یکشنبه، ساعت ۲۲:۲۷ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۵:
🌹
سحر در دیروز یکشنبه، ساعت ۲۱:۵۱ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:
🌹
سام در دیروز یکشنبه، ساعت ۲۰:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۸ - بازگشتن خسرو از قصر شیرین:
رایض. [ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) رائض. رام و دست آموز.رایض. [ ی ِ ] ( ع صز ،رایض. [ ی ِ ] ( ع ص ، اِ ) رائض. رام و دست آموز. اِ ) رائض. رام و دست آموز.
ققنوس
سام در دیروز یکشنبه، ساعت ۱۹:۳۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را:
نبیذمترادف نبیذ: باده، شراب، صهبا، می
ققنوس
سایه م در دیروز یکشنبه، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ عطار » بیسرنامه » بخش ۱:
بی سر نامه منسوب به عطار است و مال عطار نیست
مهدی الهی در دیروز یکشنبه، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۱:
انصافا ایرج میرزا دانش شاعری خیلی بالایی داشته و از شاعران هم عصر خودش مثل اعتصامی و شهریار شعرهای عمیق تری سروده
مهدی الهی در دیروز یکشنبه، ساعت ۱۸:۱۰ در پاسخ به محمدرضا زارعیان دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۲:
احتمالا از منظور از پاک بازی عبادت و خداجویی هست چون این مسائل در عهد قاجار بر خلاف سلسله صفوی جزو تابو های خیلی سنگین بحساب میومده و از اونجایی هم که ایرج میرزا شاعر درباری هم بوده خیلی بعیده .
مهدی الهی در دیروز یکشنبه، ساعت ۱۸:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۱۶:
خوشبحال سعدی که در عین سختی های بزرگ و تلاش های مکررش و فقر نداری ، جوانی و زندگانی خود را همواره در راه سیر و سفردر بغداد و شام و آفریقا حجاز و ایران و کسب علم و شاعری و آزادگی بوده افسوس ای کاش ذره بجای سعدی زندگی میکردیم و وقتی روز اجل فرا میرسید حداقل یک زندگی پر شور و نشاط و هیجان رو پشت سر گذاشته بودیم