گنجور

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - در وصف سین

 

سحرگه در جهان جان بعون مبدع اشیا

مسافت قطع می کردم زلا تا حضرت الا

موالید و طبایع را چنان از هم جد کردم

که بر سطحی مربع شد ز یک نقطه سه خط پیدا

جهانرا مرکزی دیدم محیطش دور پرگاری

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح فخر الملک

 

بفالی سعد و روزی سعد صدر و صاحب دنیا

به پیروزی مصمم کرد عزم حضرت اعلا

سپهر داد، فخر الملک شمس دولت و ملت

که هست ایوان درگاهش پناه گنبد خضرا

وزیر عالم عادل که گاه گوهر افشانی

[...]

امامی هروی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » اشعار دیگر » شمارهٔ ۱۳

 

فروغ دیده ی معنی شهاب دولت و دنیا

زهی صیت تو چون گردون جهان را بی سپر کرده

سپهر قدر تو با چرخ در رأفت زده پهلو

زمین حلم تو با کوه دست اندر کمر کرده

ببرق خنجر هندی طفر را رونق افزوده

[...]

امامی هروی
 
 
sunny dark_mode