گنجور

سعدی

نقل قول‌ها و شعرهای مرتبط سعدی

موارد منتسب به شاعران دیگر
  1. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰: خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند - به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶: خوبرویان جفا پیشه وفا نیز کنند - به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

  2. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳ :: همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۳: در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم - بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

    همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱: در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم - بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم

  3. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۰ :: انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - فی‌الحکمة والنصیحة

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۴۰: در حدود ری یکی دیوانه بود - سال و مه کردی به کوه و دشت گشت

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - فی‌الحکمة والنصیحة: در حدود ری یکی دیوانه بود - سال و مه کردی به سوی دشت گشت


نقل قول‌های دیگر
  1. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴ :: سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴: به دوستی که اگر زهر باشد از دستت - چنان به ذوق ارادت خورم که حلوا را

    سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱: «به دوستی که اگر زهر یابم از دستت - چنان به صدق واردت خورم که حلوارا»

  2. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷: مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا - گر تو شکیب داری طاقت نمانْد ما را

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: چون اوحدی بنالد، گویی که: صبر می‌کن - مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا

  3. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷: مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا - گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: پیر ریاضت ما عشق تو بود، یارا - گر تو شکیب داری، طاقت نماند ما را

  4. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷: مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا - گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶: سعدی مگر چو من بود آنگه که این غزل گفت - «مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا»

  5. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹: سعدی نگفتمت که مرو در کمند عشق - تیر نظر بیفکند افراسیاب را

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶: ای دل نگفتمت که مرو در کمند عشق - آخر بقصد خویش چرا میکنی شتاب

  6. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲: من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را - وین دلاویزی و دلبندی نباشد موی را

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰: سیف فرغانی برو تصدیق سعدی کن که گفت - «من بدین خوبی و زیبایی ندیدم روی را»

  7. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴ :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴: گویند مگو سعدی چندین سخن از عشقش - می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۵۸: این آن غزل سعدی است صائب که همی‌فرمود - می‌گویم و بعد از من گویند به دوران‌ها

  8. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح جلال‌الدین شاه شجاع مظفری و فتح اصفهان

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵: دعات گفتم و دشنام اگر دهی سهلست - که با شکردهنان خوش بود سؤال و جواب

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳ - در مدح جلال‌الدین شاه شجاع مظفری و فتح اصفهان: به پیش خود بنشان شاهدان شیرین کار - که با شکردهنان خوش بود سؤال و جواب

  9. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷: ماهرویا! روی خوب از من متاب - بی‌خطا کشتن چه می‌بینی صواب

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵: گر خطایی کرده‌ام، خونم بریز - بی‌خطا کشتن چه می‌بینی صواب؟

  10. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷: ماه رویا روی خوب از من متاب - بی خطا کشتن چه می‌بینی صواب

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵: روی خوبت، ماه تابان من است - ماه رویا! روی خوب از من متاب

  11. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰: آن چنانش به ذکر مشغولم - که ندانم به خویشتن پرداخت

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵: اوحدی آن چنان درو پیوست - که نخواهد به خویشتن پرداخت

  12. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵: دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت - تا چو خورشید نبینند به هر بام و درت

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶: روی بنمای و مپندار که من چون سعدی - «دوست دارم که بپوشی رخ همچون قمرت »

  13. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: دگر به روی کسم دیده بر نمی‌باشد - خلیل من همه بت‌های آزری بشکست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۰: دلم ببتکده می‌رفت پیش ازین لیکن - خلیل ما همه بتهای آزری بشکست

  14. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: برادران و بزرگان نصیحتم مکنید - که اختیار من از دست رفت و تیر از شست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۵: کنون نشانهٔ تیر ملامتم مکنید - که رفته است عنانم ز دست و تیر از شست

  15. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست - که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: چگونه چشم تو مست است و زلفت، آشفته - چنان به روی تو آشفته‌ام به بوی تو مست

  16. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: چنان به موی تو آشفته‌ام به بوی تو مست - که نیستم خبر از هر چه در دو عالم هست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰: ندانم آنکه خبر هست از منت، یا نیست - که نیستم خبر، از هر چه در دو عالم هست

  17. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - مستان الست

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱: از رای تو سر نمی‌توان تافت - وز روی تو در نمی‌توان بست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۳ - مستان الست: عشقت در غارت درون زد - با عشق تو در نمی‌توان بست

  18. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴: از ورطه ما خبر ندارد - آسوده که بر کنار دریاست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۵: بی‌بهره ز دولت غم تو - از محنت ما خبر ندارد

  19. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷: تیغ برآر از نیام زهر برافکن به جام - کز قبل ما قبول وز طرف ما رضاست

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰: چون نپسندد جفا نرگس سرمست یار؟ - کز قبل او ستم وز طرف ما رضاست

  20. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۵۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷: این باد روح پرور از انفاس صبحدم - گویی مگر ز طره عنبرفشان توست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۵۵: انفاس روح می‌دمد از باد صبحدم - گوئی که بوی عیسی مریم گرفته است

  21. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹: آن تویی یا سرو بستانی به رفتار آمده‌ست - یا ملک در صورت مردم به گفتار آمده‌ست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۹: سعدی از قدر تو غافل بود آن ساعت که گفت - (این تویی یا سرو بستانی برفتار آمدست)

  22. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶ :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶: هر کسی را نتوان گفت که صاحب‌نظر است - عشقبازی دگر و نفس‌پرستی دگر است

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵۹: صائب این آن غزل حضرت سعدی است که گفت - عشقبازی دگر و نفس پرستی دگرست

  23. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح شاه شیخ جمال‌الدین ابواسحق اینجو

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳: در عهد لیلی این همه مجنون نبوده‌اند - وین فتنه برنخاست که در روزگار اوست

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح شاه شیخ جمال‌الدین ابواسحق اینجو: بسیار خاست فتنه ز قد بتان ولی - این فتنه برنخاست که در روزگار اوست

  24. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶: مرا که دیده به دیدار دوست برکردم - حلال نیست که بر هم نهم به تیر از دوست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۹: منم که دیده به دیدارِ دوست کردم باز - چه شُکر گویَمَت ای کارسازِ بنده نواز

  25. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸: مردم هلال عید بدیدند و پیش ما - عیدست و آنک ابروی همچون هلال دوست

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵: اندر دمی دو عید، که گویند، اشارتیست - بر دیدن دو ابروی همچون هلال دوست

  26. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸: گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست - اینک علی الصباح نظر بر جمال دوست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۹: گفتم رَوَم به خواب و ببینم جمالِ دوست - حافظ ز آه و ناله امانم نمی‌دهد

  27. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۰: گفته بودی همه زرقند و فریبند و فسوس - سعدی آن نیست ولیکن چو تو فرمایی هست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۷: گفتی از اهل زمان نیست وفایی کس را - بنده را هست ولیکن چو تو فرمایی نیست

  28. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱: مشنو ای دوست که غیر از تو مرا یاری هست - یا شب و روز بجز فکر توام کاری هست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵: گر بگویم که مرا یار تویی بشنو، لیک - «مشنو ای دوست که بعد از تو مرا یاری هست»

  29. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱: نه منِ خام طمع عشق تو می‌ورزم و بس - که چو منْ سوخته در خیلِ تو بسیاری هست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵: گر من از عشق تو دیوانه شوم باکی نیست - که چو من شیفته در کوی تو بسیاری هست

  30. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱: صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم - همه دانند که در صحبت گل خاری هست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴: صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم - عاشقان را نبود چاره بجز مسکینی

  31. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۷

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵: کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست - یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۴۷: نه من دلشده دارم سر پیوندت و بس - کیست آنکش سر پیوند تو در خاطر نیست

  32. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۵: کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست - یا نظر با تو ندارد مگرش ناظر نیست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰: سر پیوند تو تنها نه دل حافظ راست - کیست آن کش سر پیوند تو در خاطر نیست

  33. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷: ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست - گر امید وصل باشد همچنان دشوار نیست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹: چون مدد از غیر نبود صبر کن تا حل شود - «ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست»

  34. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵: به جمال تو که دیدار ز من بازمگیر - که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴: دور کن پرده ز رخسار و رقیب از پهلو - که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست

  35. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵: خود که باشد که تو را بیند و عاشق نشود - مگرش هیچ نباشد که خریدار تو نیست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۵: آن که باشد که تو را بیند و عاشق نشود؟ - یا به عشق تو مجرد ز علایق نشود؟

  36. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰: خوش می‌روی به تنها تن‌ها فدای جانت - مدهوش می‌گذاری یاران مهربانت

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۳: ای رفته از بر ما ما گفته همچو سعدی - «خوش می‌روی به تنها تنها فدای جانت»

  37. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴: بخت نیکت به منتهای امید - برساناد و چشم بد مرساد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۱: بخت نیکت به منتهای امید - برساناد و چشم بد مرساد

  38. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴: بخت نیکت به منتهای امید - برساناد و چشم بد مرساد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۲: بخت نیکت به منتهای امید - برساناد و چشم بدمرساد

  39. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵ :: کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵: سعدی نه حریف غم او بود ولیکن - با رستم دستان بزند هر که درافتاد

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۷: این لاف نه در خورد کمال است ولیکن - با رستم دستان بزند هرکه درافتاد

  40. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴: آن شکرخنده که پرنوش دهانی دارد - نه دل من که دل خلق جهانی دارد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳: ور بدین شکل و شمایل بدر آئی روزی - نه دل من که دل خلق جهانی ببری

  41. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح سلطان اویس

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳: دو چشم مست تو شهری به غمزه‌ای ببرند - کرشمه تو جهانی به یک نظر گیرد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۲ - در مدح سلطان اویس: عنایت تو روانی به یک نفس بخشد - کفایت تو جهانی به یک نظر گیرد

  42. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲: از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان - وزین جهت شرف روزگار ما باشد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۰: از آن طرف نپذیرد کمال او نقصان - وزین طرف شرف روزگار ما باشد

  43. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۵: از تو دل برنکنم تا دل و جانم باشد - می‌برم جور تو تا وسع و توانم باشد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰: چون مراد دل و جانم تویی از هر دو جهان - از تو دل برنکنم تا دل و جان است مرا

  44. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹: دل اوحدی شکستن، ز میانه دور جستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

  45. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۰: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که ز دوستی بمیریم و تو را خبر نباشد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹: دل دردمند خواجو به خدنگ غمزه خستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

  46. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴: عشقش حرام بادا بر یار سروبالا - تردامنی که جانش در آستین نباشد

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸: چون دامن تو گیرد در پای تو چه ریزد - بیچاره‌ای که جانش در آستین نباشد

  47. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱: ای دل نگفتمت که عنان نظر بتاب - اکنونت افکند که ز دستت لگام شد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶: ای دل نگفتمت که ز زلفش عنان بتاب - کاهنگ چین خطا بود از بهر بهر مشک ناب

  48. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۹۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷: سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس - کاندوه دل سوختگان سوخته داند

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۹۴: از شمع بپرسید حدیث دل خواجو - کاندوه دل سوختگان سوخته داند

  49. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸: دنبال تو بودن گنه از جانب ما نیست - با غمزه بگو تا دل مردم نستاند

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹: چون چشم تو دل می‌برد از گوشه نشینان - همراه تو بودن گنه از جانب ما نیست

  50. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹ :: جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۸۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹: چه حاجت است به شمشیر قتل عاشق را - حدیث دوست بگویش که جان برافشاند

    جلال عضد » دیوان اشعار » غزلیّات » شمارهٔ ۸۲: چه حاجت است به شمشیر قتل عاشق را - که نیم جان مرا یک کرشمه بس باشد

  51. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۸: کس نیست که پنهان نظری با تو ندارد - من نیز بر آنم که همه خلق بر آنند

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶: گر خلق برآنند که برانند ز شهرم - من نیز برانم که همه خلق برانند

  52. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰ :: غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰: خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند - به کسان درد فرستند و دوا نیز کنند

    غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۰: حلق غالب نگر و دشنه سعدی که سرود - «خوبرویان جفاپیشه وفا نیز کنند»

  53. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳: کس ندانم که در این شهر گرفتار تو نیست - مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۰: آمن از فتنهٔ حسن تو درین دوران نیست - مگر آن کس که به شهر آید و غافل برود

  54. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰: فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست - ور کوه محنتم به مثل بیستون شود

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۸: فرهاد را چو از لب شیرین گزیر نیست - در گوش او ملامت دشمن حکایتیست

  55. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰: مجال صبر همین بود و منتهای شکیب - دگر مپای که عمر این همه نمی‌پاید

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۴: چو روشنست که عمر این همه نمی‌پاید - مرا چو عمرعزیزی تو نیز بیش مپای

  56. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵ :: نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۵: کاروانی شکر از مصر به شیراز آید - اگر آن یار سفرکرده ما بازآید

    نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴: شعر من گر به سر تربت سعدی گذرد - کاروان شکر از مصر به شیراز آید

  57. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۷: نه چندان آرزومندم که وصفش در بیان آید - و گر صد نامه بنویسم حکایت بیش از آن آید

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶: چو سعدی سیف فرغانی مدام از شوق می گوید - (نه چندان آرزو مندم که وصفش در بیان آید)

  58. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰: جز این قدر نتوان گفت بر جمال تو عیب - که مهربانی از آن طبع و خو نمی‌آید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴: جز این قدر نتوان گفت در جمال تو عیب - که وضع مهر و وفا نیست روی زیبا را

  59. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۴: ما یوسف خود نمی‌فروشیم - تو سیم سیاه خود نگه دار

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۵۴: ما یوسف خود نمی‌فروشیم - تو جان عزیز خود نگهدار

  60. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱: بازگویم نه که دوران حیات این همه نیست - سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷: چاره صبر است ز سعدی بشنو پند عبید - «سعدی امروز تحمل کن و فردای دگر»

  61. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۸: فتنه‌ام بر زلف و بالای تو ای بدر منیر - قامت است آن یا قیامت عنبر است آن یا عبیر

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۹: سیف فرغانی چو سعدی شاید ار گوید بدوست - (فتنه ام بر زلف وبالای تو ای بدر منیر)

  62. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱: هر متاعی ز معدنی خیزد - شکر از مصر و سعدی از شیراز

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۲: کآفرین می‌کنند بر سخنت - شکر از مصر و سعدی از شیراز

  63. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱ :: کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۱: هر متاعی ز معدنی خیزد - شکر از مصر و سعدی از شیراز

    کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۴: تا بیابد به چاشنی گیری - شکر از مصر و سعدی از شیراز

  64. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴ :: سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۴ - دوبیتی

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴: مبارکتر شب و خرمترین روز - به استقبالم آمد بخت پیروز

    سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۹۴ - دوبیتی: به استقبالت آمد بخت پیروز - شب قدر تو خواهد گشت نوروز

  65. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶: دست به جان نمی‌رسد تا به تو برفشانمش - بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۲: سیف اگر ز بهر تو مال فدا کند، مرا - «دست به جان نمی‌رسد تا به تو برفشانمش»

  66. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷: تا چه خواهد کرد با من دور گیتی زین دو کار - دست او در گردنم یا خون من در گردنش

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۳: وصل و هجر دوست می‌کوشند هر یک تا کنند - دست او در گردنم یا خون من در گردنش

  67. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰ :: اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی)

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰: بس که در خاک می‌طپند چو گوی - از خم زلف همچو چوگانش

    اوحدی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا (من و آن دلبر خراباتی - فی طریق الهوی کمایاتی): در خم زلف همچو چوگانش - فلک و هر چه در فلک گوییست

  68. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۱ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۱: گرم قبول کنی ور برانی از بر خویش - نگردم از تو و گر خود فدا کنم سر خویش

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۲۳: بسان سعدی راضی است سیف فرغانی - گرش قبول کنی ور برانی از بر خویش

  69. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲: درد عشق از هر که می‌پرسم جوابم می‌دهد - از که می‌پرسی که من خود عاجزم در کار خویش

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱: ای که از من کار خود را چاره می‌جویی که چیست؟ - این مجوی از من، که من خود عاجزم از کار خویش

  70. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷: جزای آن که نگفتیم شکر روز وصال - شب فراق نخفتیم لاجرم ز خیال

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۵۶: شب فراق بگفتیم ترک صبح امید - جزای آنکه نگفتیم شکر روز وصال

  71. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱ :: ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۱ - شب جمعه خدمت حاج امین

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۱: بر آن سماط که منظور میزبان باشد - شکم پرست کند التفات بر مأکول

    ایرج میرزا » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۱ - شب جمعه خدمت حاج امین: «شکم پرست کند التفات بر مأکول» - به خاصه کز سر شب بار معده سنگین بود

  72. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح عمیدالملک وزیر

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶: چو بلبل سحری برگرفت نوبت بام - ز توبه خانه تنهایی آمدم بر بام

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۱ - در مدح عمیدالملک وزیر: به گوش هوش من آمد خروش نوبت شاه - ز توبه خانهٔ تنهائی آمده بر بام

  73. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸ :: کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۸۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۸: اگر تو آدمیی اعتقاد من این است - که دیگران همه نقشند بر در حمام

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۸۲: اگر تو آدمی‌ای اعتقاد من این است - که دیگران همه نقشند بر در حمام

  74. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵: به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم - ز من بریدی و با هیچ کس نپیوستم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۵: اگر چه خرمن عمرم غم تو داد به باد - به خاک پای عزیزت که عهد نشکستم

  75. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶: ای نفس که مطلوب تو ناموس و ریا بود - از بند تو برخاستم و خوش بنشستم

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۵: با خود چو دمی خش ننشستم بهمه عمر - برخاستم از بند خود و خوش بنشستم

  76. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶: بند همه غم‌های جهان بر دل من بود - دربند تو افتادم و از جمله برستم

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۸: در حال که من دانهٔ خال تو بدیدم - در دام تو افتادم و از جمله برستم

  77. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱: تا خیال قد و بالای تو در فکر منست - گر خلایق همه سروند چو سرو آزادم

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸: تا خیال قد و بالای تو در دل بگذشت - خاطر آزاد شد از سرو خرامان ما را

  78. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱: من از آن روز که دربند توام آزادم - پادشاهم که به دست تو اسیر افتادم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶: حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی - من از آن روز که دربند توام آزادم

  79. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴: از در درآمدی و من از خود به در شدم - گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹: پشمینه را فکنده و پوشیده ام کتان - (گوئی کز این جهان به جهان دگر شدم)

  80. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴: از در درآمدی و من از خود به در شدم - گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۹: ای شاهد سمنبر والا شب زفاف - (از در در آمدی و من از خود بدر شدم)

  81. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱ :: سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۰ - رفتن جمشید به دژ خورشید و دیدن او

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱: به کام دشمنم ای دوست عاقبت بنشاندی - به جای خود که چرا پند دوستان نشنیدم

    سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۷۰ - رفتن جمشید به دژ خورشید و دیدن او: ز پیش دوستانم راندی ای دوست - بکام دشمنم بنشاندی ای دوست

  82. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳: می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم - خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵: ور میسر نشود دیدن رویت چه کنم - «می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم»

  83. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳: می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم - خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸: قوت دست ندارم چو عنان میگیرم - «خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم»

  84. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳: می‌روم وز سر حسرت به قفا می‌نگرم - خبر از پای ندارم که زمین می‌سپرم

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸: بی‌خود و بی‌دل و بی‌یار برون از شیراز - «میروم وز سر حسرت به قفا مینگرم»

  85. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶: حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست - یکی تمام بود مطلع بر اسرارم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲: حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست - که آشنا سخن آشنا نگه دارد

  86. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸: منم این بی تو که پروای تماشا دارم - کافرم گر دل باغ و سر صحرا دارم

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲: سیف فرغانی هر روز چو سعدی گوید - این منم بی تو که پروای تماشا دارم

  87. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۲: من دوست می‌دارم جفا کز دست جانان می‌برم - طاقت نمی‌دارم ولی افتان و خیزان می‌برم

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴: چون سعدی از روی وفا می‌گویم ای کان صفا - من دوست می‌دارم جفا کز دست جانان می‌برم

  88. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵: گر من ز محبتت بمیرم - دامن به قیامتت بگیرم

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۴: بگذار به محنت اوحدی را - گو من ز محبتت بمیرم

  89. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵: گر من ز محبتت بمیرم - دامن به قیامتت بگیرم

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۶: دل زنده به عشق تست غم نیست - گر من ز محبتت بمیرم

  90. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸: اکنون که تو روی باز کردی - رو باز به خیر کرد حالم

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵: زان دم که تو روی باز کردی - از هر چه بجز تو بازم آورد

  91. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱: گر تیغ برکشد که محبان همی‌زنم - اول کسی که لاف محبت زند منم

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۲: ور صوف قبرسی دهدم قاقمش بزیر - (اول کسی که لاف محبت زند منم)

  92. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱: همسایه گو گواهی مستی و عاشقی - بر من مده که خویشتن اقرار می‌کنم

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵: گفتی که: حجتی به غلامیم باز ده - بر من گواه باش، که اقرار میکنم

  93. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳: ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم - بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۰۳: چنان افتادهٔ عشقت شدم جانا که چون سعدی - «ز دستم بر نمی‌آید که یک دم بی تو بنشینم»

  94. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳ :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۶۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۳: ما به روی دوستان از بوستان آسوده‌ایم - گر بهار آید وگر باد خزان آسوده‌ایم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۶۱: این جواب آن غزل صائب که سعدی گفته است - گر بهار آید و گر باد خزان آسوده‌ایم

  95. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۰: بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران - کز سنگ گریه خیزد روز وداع یاران

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۱: ای عقل در غم او یکدم مراچو سعدی - (بگذار تا بگریم چون ابر نوبهاران)

  96. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵: خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان - کاین شب دراز باشد بر چشم پاسبانان

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۵: ز افغان سیف ای جان شبها میان کویت - «خفته خبر ندارد سر بر کنار جانان»

  97. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴: روزی اندر سر کار تو کنم جان عزیز - پیش بالای تو باری چو بباید مردن

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶: عاقبت در سر کار تو کنم جان عزیز - چکنم بی تو مرا کار بسر می‌نشود

  98. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹ :: سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۹: تو دردی نداری که دردت مباد - از آن رحمتت نیست بر درد من

    سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲): تو مشغول گنجی و شاهی و داد - تو دردی نداری، که دردت مباد!

  99. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹: من از دست کمانداران ابرو - نمی‌یارم گذر کردن به هر سو

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۵: از آن ساعت که تیر غمزه خوردم - من از دست کمانداران ابرو،

  100. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۸

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵: ای طراوت برده از فردوس اعلی روی تو - نادر است اندر نگارستان دنیی روی تو

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۸: در شگفتم تا چو سعدی عارفی چون گویدت - کای طراوت برده از فردوس اعلی روی تو

  101. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸: من ز فکر تو به خود نیز نمی‌پردازم - نازنینا تو دل از من به که پرداخته‌ای

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷: به غم خویش چنان شیفته کردی بازم - کز خیال تو به خود نیز نمی‌پردازم

  102. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۱: تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی - دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۰: چو جنت دایم اندر وی همه رحمت فراز آید - «تو از هر در که بازآیی بدین خوبی و زیبایی»

  103. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۳: در سراپای وجودت هنری نیست که نیست - عیبت آن است که بر بنده نمی‌بخشایی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳: غیر از این نکته که حافظ ز تو ناخشنود است - در سراپای وجودت هنری نیست که نیست

  104. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۸: خون در دل آزرده نهان چند بماند - شک نیست که سر برکند این درد به جایی

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۲: یک روز به زلف تو در آویزم و رفتم - شک نیست که باشد سر این رشته به جایی

  105. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۶: هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق - غلام مجلس آنم که شمع مجلس اویی

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶: هزار دیده چو پروانه بر جمال تو عاشق - غلام دولت آنم که شمع مجلس اویی

  106. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱: گفتم نهایتی بود این درد عشق را - هر بامداد می‌کند از نو بدایتی

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۵: گفتم که: چاره‌ای بود این درد عشق را - چون چاره نیست صبر به ناچار میکنم

  107. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۳: سعدی تو کیستی که دم دوستی زنی - دعوی بندگی کن و اقرار چاکری

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱: در کوی عشق شوکت شاهی نمی‌خرند - اقرار بندگی کن و اظهار چاکری

  108. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۵: به چه ماننده کنم در همه آفاق تو را - کان چه در وهم من آید تو از آن خوبتری

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۳: در کمالیت حسنت نرسد درک عقول - هر چه در خاطرم آید تو از آن خوبتری

  109. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۰

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۳: سرو بستانی تو یا مه یا پری - یا ملک یا دفتر صورتگری

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۰: چون روا باشد که سعدی گویدت - «سرو بستانی تو یا مه یا پری»

  110. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۴

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹: چون است حال بستان ای باد نوبهاری - کز بلبلان برآمد فریاد بی‌قراری

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۴: هر جا که سیف باشد بستان اوست رویش - «چون است حال بستان ای باد نوبهاری»

  111. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۹ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۹: حدیث یا شکرست آن که در دهان داری - دوم به لطف نگویم که در جهان داری

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲۹: چو دوست گفت سخن، گفت سیف فرغانی - حدیث یا شکر است آن که در دهان داری

  112. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸: تو خود به صحبت امثال ما نپردازی - نظر به حال پریشان ما نیندازی

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۱: خجسته رای تو گویی ز روی لطف هنوز - نظر به حال پریشان ما نخواهد کرد

  113. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۴: هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی - نیکبخت آن که تو در هر دو جهانش باشی

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۳: سعدی زنده دل از بهر تو حق بود که گفت - (هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی)

  114. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۹ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۹۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۹: الغیاث از تو که هم دردی و هم درمانی - زینهار از تو که هم زهری و هم تریاکی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » بدایع الجمال » شوقیات » شمارهٔ ۲۹۵: سر برای تو که هم دردی و هم درمانی - جان فدای تو که هم زهری و هم تریاقی

  115. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۴: أَلا یا ناعِسَ الطَّرْفَینِ سکری - سَلِ السَّهْرانَ عَنْ طولِ اللَّیالی

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱: حدیث زلف خود از چشم من پرس - «سل السهران عن طول اللیالی»

  116. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳ :: کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳: اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی - من از تو روی نپیچم که مستحب منی

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳: کمال گو به تراویح بعد فرض عشا - من از روی تو نپیچم که مستحب منی

  117. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳ :: کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳: اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی - من از تو روی نپیچم که مستحب منی

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۳: محبت تو اماما فریضه چون روزه است - اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی

  118. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳: اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی - من از تو روی نپیچم که مستحب منی

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۵: بروز جمعه هم ای جامه سفید نظیف - (من از تو روی نه پیچم که مستحب منی)

  119. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۳: اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی - من از تو روی نپیچم که مستحب منی

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۲۵: مرا محبتت ای رخت تو بعیدی هست - (اگر تو میل محبت کنی و گر نکنی)

  120. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۰۴: بر سر کوی عشق بازاریست - که نیارد هزار جان ثمنی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۱: برسر کوی عشق بازاریست - که رخی همچو زر بدیناریست

  121. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰ :: کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰: بنده‌ام گر به لطف می‌خوانی - حاکمی گر به قهر می‌رانی

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲: گفته های لطیف بنده خویش - بنده ام گر بلطف میخوانی

  122. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰ :: کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۰: بنده‌ام گر به لطف می‌خوانی - حاکمی گر به قهر می‌رانی

    کمال خجندی » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲: بر من خود پسند نیز قلم - حاکمی گر به قهر میرانی

  123. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳: ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی - دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵: چون مجمر از فراقت، دارم دلی پر آتش - دودم به سر بر آمد، زین آتش نهانی

  124. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳: ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی - دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵: از عمر ذوق وقتی، بودم که با تو بودم - ذوقی چنان ندارد، بی دوست زندگانی

  125. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳: شهر آن توست و شاهی فرمای هر چه خواهی - گر بی عمل ببخشی ور بی‌گنه برانی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۹: بر اهرمن نتابد انوار اسم اعظم - ملک آن توست و خاتم فرمای هر چه خواهی

  126. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳ :: حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶۵

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۳: ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی - دودم به سر برآمد زین آتش نهانی

    حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۶۵: بی همدمان یکدل از زندگی چه حاصل - ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی

  127. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵: سر از کمند تو سعدی به هیچ روی نتابد - اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶: خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است - اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی

  128. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷ :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که به دوستان یک دل سر دست برفشانی

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳۹: دل اوحدی شکستن، ز میانه دور جستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

  129. سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹

    سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۷: نه طریق دوستانست و نه شرط مهربانی - که به دوستان یک دل سر دست برفشانی

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹: دل دردمند خواجو به خدنگ غمزه خستن - نه طریق دوستان است و نه شرط مهربانی

  130. سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴

    سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳: گر دست دهد دولت ایام وصال - ور سر برود در سر سودای محال

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴: محمود بُوَد عاقبتِ کار در این راه - گر سر بِرَوَد در سرِ سودایِ اَیازم

  131. سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر آغاز :: میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۹ - خطاب به شاهنشاه ایران

    سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر آغاز: نیاساید اندر دیار تو کس - چو آسایش خویش جویی و بس

    میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۹ - خطاب به شاهنشاه ایران: «نیا ساید اندر دیار تو کس - چو آسایش خویش خواهی و بس»

  132. سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر آغاز :: میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۹ - خطاب به شاهنشاه ایران

    سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۱ - سر آغاز: که خاطر نگهدار درویش باش - نه در بند آسایش خویش باش

    میرزا آقاخان کرمانی » نامهٔ باستان » بخش ۹۹ - خطاب به شاهنشاه ایران: «نه در بند آسایش خویش باش - که خاطر نگهدار درویش باش»

  133. سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی :: خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰ - سخن گفتن سروش در گوش سام

    سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی: شه از مستی غفلت آمد به هوش - به گوشش فرو گفت فرخ سروش

    خواجوی کرمانی » سام نامه - سراینده نامعلوم منسوب به خواجو » بخش ۲۰ - سخن گفتن سروش در گوش سام: به گوشش فرو گفت فرخ سروش - که از دست دادی دل و عقل و هوش

  134. سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی :: سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۴ - اندرز به فرزند

    سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی: که چندان امانم ده از روزگار - کز این نحس ظالم برآید دمار

    سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۴ - اندرز به فرزند : همی خواهم از داور کردگار - که چندان امانم دهد روزگار

  135. سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی :: سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲)

    سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۲۸ - حکایت پادشاه غور با روستایی: به دستان خود بند از او برگرفت - سرش را ببوسید و در بر گرفت

    سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۲ - بوسه بر باد (۲): ملک بازش از خاک ره بر گرفت - سرش را ببوسید و در بر گرفت

  136. سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۷ - حکایت درویش با روباه :: حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۹ - تضمین بیت شیخ اجل سعدی

    سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۷ - حکایت درویش با روباه: کسی نیک بیند به هر دو سرای - که نیکی رساند به خلق خدای

    حکیم نزاری » دستورنامه » بخش ۹ - تضمین بیت شیخ اجل سعدی: «کسی نیک بیند به هر دو سرای - که نیکی رساند به خلق خدای»

  137. سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۵ - حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان :: سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۰ - شب

    سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۱۵ - حکایت سفر هندوستان و ضلالت بت پرستان: شبی همچو روز قیامت دراز - مغان گرد من بی وضو در نماز

    سلمان ساوجی » فراق نامه » بخش ۱۰ - شب: شبی همچو روز قیامت دراز - پریشان چو موی بتان طراز

  138. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶: گر بنده می‌نوازی و گر بنده می‌کشی - زجر و نواخت هر چه کنی رای رای توست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷: گر بنده می‌نوازی، ور بند می‌کنی - ما بنده‌ایم، مصلحت ما، رضای توست

  139. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱: هر آدمی که کشتهٔ شمشیر عشق شد - گو غم مخور که ملک ابد خونبهای اوست

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۵۳: دلخسته‌ئی که کشته شمشیر عشق شد - زخمش بجان رسید و ز مرهم خبرنداشت

  140. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴ :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۸

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴: بر درگهی که نوبت ارنی همی زنند - موری نه‌ای و ملک سلیمانت آرزوست

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴۸: این آن غزل که سعدی و ملای روم گفت - موری نه ای و ملک سلیمانت آرزوست

  141. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶: خوشتر از دوران عشق ایام نیست - بامداد عاشقان را شام نیست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲: گر چه دورانی خوش است، ایام گل - خوشتر از دوران عشق، ایام نیست

  142. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶: مستی از من پرس و شور عاشقی - و آن کجا داند که درد آشام نیست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲: پیش ما باری ندارد هیچ کار - هر که صاحب درد و درد آشام نیست

  143. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶: خوشتر از دوران عشق ایام نیست - بامداد عاشقان را شام نیست

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲: روز حسن دلبران را شام، هست - بامداد عاشقان را شام، نیست

  144. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶ :: سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۸

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶: شرف نفس به جودست و کرامت به سجود - هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود

    سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۸: گر درم داری با خلق کرم کن زیرا - «شرف نفس به جودست و کرامت به سجود»

  145. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰: سنگ بدگوهر اگر کاسهٔ زرین شکند - قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۴: سنگ بد گوهر اگر کاسهٔ زرین شکند - قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

  146. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷ :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۱۶

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷: خرما نتوان خوردن از این خار که کشتیم - دیبا نتوان کردن از این پشم که رشتیم

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۱۶: این آن غزل سعدی شیراز که فرمود - خرما نتوان خورد ازین خار که کشتیم

  147. سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶

    سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱: هفتاد زلت از نظر خلق در حجاب - بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنیم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۶: می خور که صد گناه ز اغیار در حجاب - بهتر ز طاعتی که به روی و ریا کنند

  148. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در نصیحت و ستایش :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در نصیحت و ستایش: جهان بر آب نهادست و زندگی بر باد - غلام همت آنم که دل بر او ننهاد

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳: خوشست ناز و نعیم جهان ولی چو عبید - « غلام همت آنم که دل بر او ننهاد »

  149. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید :: اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۲ - بابر

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید: نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

    اهلی شیرازی » دیوان اشعار » معمیات » بخش ۱۲ - بابر: نابرده رنج گنج میسر نمیشود - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

  150. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید :: صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵۸

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲ - توحید: نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

    صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵۸: این آن غزل که سعدی شیراز گفته است - مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

  151. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در ستایش شمس‌الدین حسین علکانی :: رهی معیری » غزلها - جلد دوم » خاک شیراز

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱ - در ستایش شمس‌الدین حسین علکانی: همه گویند و سخن گفتن سعدی دگرست - همه دانند مزامیر نه همچون داود

    رهی معیری » غزلها - جلد دوم » خاک شیراز: سرخوش از ناله مستانه سعدی است رهی - همه گویند ولی گفته سعدی دگر است

  152. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار: مژدگانی که گل از غنچه برون می‌آید - صد هزار اقچه بریزند درختان بهار

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۷: خیز خواجو که گل از غنچه برون می‌آید - بلبلی چون تو کنون حیف بود در قفسی

  153. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴ - در تضمین مطلع یکی از قصاید سعدی گوید

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار: بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار - خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴ - در تضمین مطلع یکی از قصاید سعدی گوید: دست در دامن می زن که از این پس همه روز - « خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار »

  154. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - مطلع دوم :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷ - مطلع دوم: توحاکم همه آفاق و آنکه حاکم تست - ز تخت و بخت و جوانی و ملک برخوردار

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: به کامرانی و اقبال باش تا باید - ز عمر و جاه و جوانی و بخت برخوردار

  155. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در لیلةالبراة فرموده‌است :: ایرج میرزا » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۰

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۲ - در لیلةالبراة فرموده‌است: مگوی شب به عبادت چگونه روز کنم - محب را ننماید شب وصال دراز

    ایرج میرزا » غزل‌ها » شمارهٔ ۱۰: چگونه کوته خواهم شبی که سعدی گفت: - «که دوست را ننماید شبِ وِصال دراز»

  156. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - پند و موعظه :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۶ - پند و موعظه: قفا خورند و ملامت برند و خوش باشند - شب فراق به امید بامداد وصال

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳: وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم - که در طریقتِ ما کافریست رنجیدن

  157. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در ستایش امیرانکیانو :: ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۴ - جواب به خرده‌گیر

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۷ - در ستایش امیرانکیانو: سخن را روی در صاحبدلانست - نگویند از حرم الا به محرم

    ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۴ - جواب به خرده‌گیر: « سخن را روی با صاحبدلان است » - نه با هر بیدل بی‌خانمان است

  158. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در ستایش صاحب دیوان :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان اویس

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۸ - در ستایش صاحب دیوان: هزار سال جلالی بقای عمر تو باد - شهور آن همه اردی‌بهشت و فروردین

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در مدح سلطان اویس: هزار سال جلالی بقای عمر تو باد - شهور آن همه اردیبهشت وفروردین

  159. سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - درستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۹

    سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۰ - درستایش اتابک مظفرالدین سلجوقشاه: دعای زنده دلانت رفیق باد و قرین - خدای عالمیانت نصیر باد و پناه

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۹: دعای زنده دلانت رفیق باد و جلیس - همیشه تا که فلک قبله دعا باشد

  160. سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۳

    سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵: خوب را گو پلاس در بر کن - که همان لعبت نگارینست

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۳: شرب گوشو قرین بشال درشت - (که همان لعنت نگارینست)

  161. سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۳

    سعدی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵: زشت را گو هزار حله بپوش - که همان مرده‌شوی پارینست

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۳: کاستر گو بجفت اطلس رو - ( که همان مرده شوی پارینست)

  162. سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند :: نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

    سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند: جز نقش تو نیست در ضمیرم - جز نام تو نیست بر زبانم

    نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده: ای یاد تو مونس روانم - جز نام تو نیست بر زبانم

  163. سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند :: اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱

    سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند: اول دل برده باز پس ده - تا دست بدارمت ز فتراک

    اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۱: یا آن دل برده باز پس ده - یا این تن مرده نیز بگذار

  164. سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴

    سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹: در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم - بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴: گفتم که روز عمرم شد تیره گفت خواجو - بالاتر از سیاهی رنگی دگر نباشد

  165. سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵

    سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹: ما ترک سر بگفتیم، تا دردسر نباشد - غیر از خیال جانان، در جان و سر نباشد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵: گر با تو بر سرو زر، دارد کسی نزاعی - من ترک سر بگویم، تا دردسر نباشد

  166. سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۶۱

    سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۹: در روی هر سپیدی، خالی سیاه دیدم - بالاتر از سیاهی، رنگی دگر نباشد

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۶۱: اسب سیاه تا رفت رنگی دگر نیامد - آری پس از سیاهی رنگی دگر نباشد

  167. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۴ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۷۴: تشنهٔ سوخته در چشمهٔ روشن چو رسید - تو مپندار که از سیل دمان اندیشد

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۵: آنکه شد بیخبر از زمزمهٔ نغمهٔ زیر - تو مپندار که از نالهٔ زار اندیشد

  168. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۵ :: خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۴

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۵: سنگ بی‌قیمت اگر کاسهٔ زرین بشکست - قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

    خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۷۴: سنگ بد گوهر اگر کاسهٔ زرین شکند - قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود

  169. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - ظاهرا در مدح صاحب دیوان است :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۹۶

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - ظاهرا در مدح صاحب دیوان است: چنانکه سیرت آزادگان بود کرمی - به من رسید که کردی ولی به من نرسید

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۹۶: به حضرت تو رهی کرده خانه‌ای در خواه - به من رسید که دادی ولی به من نرسید

  170. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۳ :: سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۴ -

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۳: باش تا دست دهد دولت ایام وصال - بوی پیراهنش از مصر به کنعان آید

    سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۰۴ - : باش تا دست دهد دولت ایام وصال - بوی پیراهنش از مصر به کنعان شنود

  171. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۹ :: عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۹: تو حاکم همه آفاق وآنکه حاکم تست - ز بخت و تخت جوانی و ملک برخوردار

    عبید زاکانی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش شاه شیخ ابواسحاق: به کامرانی و اقبال باش تا باید - ز عمر و جاه و جوانی و بخت برخوردار

  172. سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۱۵ :: سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸

    سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۲۱۵: خدایست آنکه ذات بی‌نظیرش - نگردد هرگز از حالی به حالی

    سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸: تو گر برگشتی از پیمان دل من - نگردد هرگز از حالی به حالی

  173. سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳

    سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۲: کجا خود شکر این نعمت گزارم - که زور مردم آزاری ندارم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳: من از بازویِ خود دارم بسی شُکر - که زورِ مردم آزاری ندارم

  174. سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۶۰ :: سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۱۱ - شکایت از پیری

    سعدی » مواعظ » مفردات » شمارهٔ ۶۰: الهی عاقبت محمود گردان - به حق صالحان و نیکمردان

    سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۱۱ - شکایت از پیری: به اقبال آمد این دولت به پایان - الهی عاقبت محمود گردان

  175. سعدی » گلستان » دیباچه :: حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی

    سعدی » گلستان » دیباچه: مگر صاحبدلی روزی به رحمت - کند در کار درویشان دعایی

    حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی: مگر صاحبدلی روزی به رحمت - کند در حق مسکینان دعایی

  176. سعدی » گلستان » دیباچه :: حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی

    سعدی » گلستان » دیباچه: غرض نقشیست کز ما باز ماند - که هستی را نمی بینم بقایی

    حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی: غرض نقشی ست کز ما باز ماند - که هستی را نمی بینم بقایی

  177. سعدی » گلستان » دیباچه :: ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵

    سعدی » گلستان » دیباچه: چه غم دیوار امّت را که دارد چون تو پشتیبان - چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان

    ادیب الممالک » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵: هر آنکس دید این قدرت سرود از گفته سعدی - چه باک از موج بحر آن را که باشد نوح کشتیبان

  178. سعدی » گلستان » دیباچه :: عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶

    سعدی » گلستان » دیباچه: مزن تا توانی به گفتار دم - نکو گوی گر دیر گویی چه غم

    عارف قزوینی » دیوان اشعار » نامه ها و اشعار متفرقه » شمارهٔ ۶: «مزن بی‌تأمل به گفتار دم - نکو گوی اگر دیر گویی چه غم»

  179. سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲: کجا خود شکر این نعمت گزارم - که زور مردم آزاری ندارم

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۳: من از بازویِ خود دارم بسی شُکر - که زورِ مردم آزاری ندارم

  180. سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۳ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۶

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۳: به نان خشک قناعت کنیم و جامه دلق - که بار محنت خود به که بار منت خلق

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۶: بفکر اطعمه و البسه من و بسحاق - (بنان خشک قناعت کنیم و جامه دلق)

  181. سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۳ :: نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۶

    سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۳: به نان خشک قناعت کنیم و جامه دلق - که بار محنت خود به که بار منت خلق

    نظام قاری » دیوان البسه » قطعات » شمارهٔ ۱۶: نبرده فضله معنی زکیس و کاسه کس - (که بار منت خود به که بار منت خلق)

  182. سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۶ - تقریرات ثلاثه :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳

    سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۶ - تقریرات ثلاثه: دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند - آدمیزاده نگه دار که مصحف ببرد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۳: زاهد ار رندیِ حافظ نکند فهم چه شد؟ - دیو بُگْریزَد از آن قوم که قرآن خوانند


sunny dark_mode